کسری کسری ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

شیطون بلا مامانی و بابایی

غذا خوردن

سلام همه زندگیم مامانی ببخشید به خدا وقت نمیکنم زود به زود بیام چون هر  وقت تا لپ تاپ رو روشن میکنم سریع بدو بدو میای به سمت لپ تاپ  بعد با هم دعوامون میشه اینجوری . خاله جونیا خودتون قضاوت کنید آخه من با این کارای کسری جونم میتونم زود به زود بیام به وبلاگش سر بزنم           امروز خیلی خوشحالم مامانی آخه دیگه از فردا شروع میکنم بهت غذا بدم دورت بگردم دیگه داری بزرگ میشی غذا می خوری مامان جونی . امروز وقت دکتر داشتی ساعت 5 بعدازظهر چون خیلی مطب آقای دکتر شلوغه و همیشه معطل میشیم اونجا تازه ساعت 6 ...
20 فروردين 1390

واکسن یا چهار دست و پا راه رفتن

سلام نفس و هستی مامانی ** ** ** ** ** ** ** امروز روزی که باید بریم واکسن  6 ماهگیت رو بزنیم پسرم از تب کردنت      میترسم نمی دونم چرا واکسن 4 ماهگیت رو که زدیم خیلی اذیت شدی خیلی گریه کردی و تب کردی الهی بمیرم مامانی . کسری آماده شده تا بره واکسن بزنه ** ** ** ** ** ** ** **   ** ** ** ** ** ** ** صبح ساعت 8 با بابا جونی رفتیم بهداشت تا واکسن بزنیم خوشبختانه خیلی خلوت بود  تا واکسنت رو زدیم یکم گریه کردی بعد راه که افتادیم به سمت خونه تو ماشین خواب...
20 فروردين 1390

خاطرات عید

سلام گل زندگیم همه هستیم این چند وقته انقدر گرفتار بودم که نتونستم بیام برات چیزی بنویسم آخه خیلی بهونه گیر شدی مامانی بغل هیچ کس نمی مونی همش به من چسبیدی قربونت برم الهی دوست دارم گل پسرم اگر دیر به دیر میام برات بنویسم   باید مامانیت رو ببخشی عزیزم نفس من بزار از شب چهار شنبه سوری برات بگم         چهارشنبه سوری   مامان جون به آخرین سه شنبه هر سال میگن شب چهارشنبه سوری که مراسم های خاص خودش رو داره  امسال چهارشنبه سوری با همه سال های دیگه خیلی فرق داشت میدونی چرا ؟ چون یه عزیزی عین تو گلم کنارمون بود البته پارسالم بودی ول...
20 فروردين 1390
1